سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عمری در آستانه به سر شد به این خیال ؛ یک آن به پرنیان حضورت بخوانی اَم ...


«بِسم ِ اللّه‏ِ الرَّحمن ِ الرَّحیمِ»
فصل بهار ایران،شکوفه در بهار،شعر عاشقانه بهاری
نسـیم با مهربانی

در گوش گل ِ یاس

زمزمه می کند ؛

«شب شده است»

همه ی گل ها

خود را به دست ِ خواب می سپـارند

و در رویـا هاشان

غوطه می خورند

همه جا را سکـ ـ ـ ـوتی آشـنا در بر می گیرد

و ناگهان ،

در ذهـن ِ شاعر ،

از سـودای دِلـ ـ ـ ... ،

شکوفه می زند

یک شعر ِ شیرین!
.
.
.
بـاران که می بـارد ،

شاعر خیـس می شود ...

بـاد که می وزد ،

شاعر را باد می بَـرَد ...

بهــار که از راه می رسـد ،

شاعر "عاشق" می شود ...

پاییز که می آید ،

 بیچـاره شاعر بی شعر می ماند ... !

فصل بهار در ایران،شکوفه ی بهاری،شعر عاشقانه بهاری 

+کـاش زود تر بهــار می اومد!بی صبـرانه انتظارشو میکشم!

:)


| دوشنبه 91/11/30 | 1:58 عصر | نیلوفــر سـرابـِی | نظر